تورم اصطلاحی بسیار شناخته شده است که بر اقتصاد کلان تأثیر زیادی میگذارد. معمولاً اکثر مردم با چنین واژهای آشنا هستند چرا که در زندگی خود زیاد با آن درگیر میشوند. با این وجود اما همچنان بخش زیادی از مردم نمیتوانند به سوال تورم چیست پاسخ دقیقی بدهند. معمولاً این رشد بیرویه قیمتها است که در عموم به عنوان تورم شناخته میشود، البته که این تعریف کاملی برای تورم نیست. برای اینکه به صورت تخصصی با مفهوم تورم و تأثیر آن بر اقتصاد و بازار سرمایه آشنا بشوید، حتماً این مطلب را تا انتها دنبال کنید.
تورم چیست؟
تورم از معیارهای مهم اقتصادی است که نشان میدهد نرخ کالاها و سایر خدمات به چه میزان افزایش داشتهاند. طبیعتاً هر چه شتاب افزایش قیمتها بیشتر باشد، تورم عددهای بالاتری را نشان میدهد. این پدیده تنها مختص به نیازهای ضروری زندگی مانند مواد غذایی، مسکن، درمان و غیره نیست و میتواند نیازهای غیر ضروری مانند زیبایی، جواهرات و غیره را هم تحت تأثیر قرار بدهد. چیزی که در پاسخ به تورم چیست اهمیت دارد، افزایش پایدار قیمتها است نه افزایش مقطعی آنها. همه ما برای داشتن یک زندگی با رفاه مناسب نیاز به مجموعه قابل توجهی از محصولات و خدمات داریم که در تورم، هدف اندازهگیری تغییرات قیمت برای همه آنها است.
این مفهوم در اقتصاد کشورهای مختلف نقش مهمی دارد و در صورت عدم کنترل میتواند ارزش ارز ملی یک کشور را به پایینترین سطح برساند. معمولاً نرخ تورم به صورت سالانه محاسبه شده و توسط بانکهای مرکزی اعلام میشود. اغلب مواقع، چیزی که بیان میشود میانگین تغییرات قیمتها است و قرار نیست همه کالاها و خدمات به شکل یکسان به این میزان افزایش پیدا کرده باشند. برای مثال زمانی که اعلام میشود نرخ تورم ۱۰ درصد است، به این معناست که کلیه خدمات و کالاها به صورت میانگین به میزان ده درصد افزایش قیمت داشتهاند. همیشه نرخ تورم مثبت نیست و گاهی میتواند منفی باشد که نشاندهنده کاهش در قیمت کلیه محصولات و خدمات است.
بیشتر نقاط دنیا در سالهای گذشته درگیر نرخهای بالایی از تورم بودهاند، از این رو شاید به ندرت بتوانید نرخهای منفی آن را به صورت واقعی مشاهده کنید. ممکن است تصور کنید که تورم همیشه پیامدی منفی برای اقتصادها دارد، اما متخصصان معتقد هستند که تورم تا ۲ درصد نه تنها مضر نبوده که مفید هم است. در شرایط تورم منفی، معمولاً مصرفکنندگان تمایلی به خرید کالا ندارند، چرا که افزایش قیمتی برای آنها متصور نیستند و از این رو برای دسترسی به آنها عجله نمیکنند. این در حالی است که وجود اندکی تورم کمک میکند تا مردم به سمت مصرفگرایی بروند.
پادکست “تورم”
گوینده: عرفان حاتم بیگی – مربی آکادمی شامی
دلایل ایجاد تورم چیست؟
دلایل ایجاد تورم چیست؟ بهترین راهکار برای کنترل و یا کاهش تورم، شناسایی دلایل ایجاد آن است. به شکل کلی این افزایش تقاضا و یا کاهش عرضه به دلیل بالا رفتن هزینههای تولید است که باعث ایجاد تورم میشود. اما همه چیز به این سادگی نیست و به همین دلیل قصد داریم تا در ادامه بیشتر دلایل این پیامد را بررسی کنیم.
سیاستهای مالی
سیاستهای مالی میتوانند انقباضی و یا انبساطی باشند. در سیاستهای انبساطی، دولت به سمت دسترسی راحت تولیدکنندگان و مردم به پول میرود. کاهش مالیات کمک میکند تا شرکتهای مختلف به استخدام افراد جدید، پاداش به کارکنان و یا مواردی از این دست روی بیاورند. در سیاست انبساطی علاوه بر کاهش مالیات، کاهش نرخ بهره هم کمک میکند تا بانکها وام بیشتری در اختیار مصرفکنندگان قرار بدهند. افزایش نقدینگی و پول به صورت سراسری منجر تقاضای بیشتر برای محصولات، بالا رفتن قیمت و ایجاد تورم میشود.
تورم داخلی
در پاسخ به سوال دلایل ایجاد تورم چیست همیشه نباید مسائل مربوط به تعادل عرضه و تقاضا را بررسی کرد. تورم داخلی معمولاً در شرایطی ایجاد میشود که مردم انتظار ادامه تورم در آینده را داشته باشند. گاهی در شرایط تورم بالا، مردم به ادامه افزایش قیمتها با همان نرخ و یا حتی بیشتر، باور پیدا میکنند. از این رو افراد شاغل برای حفظ استانداردهای فعلی زندگی خود حقوق بالاتری را درخواست میکنند. این موضوع به مانند موارد قبلی، تقاضا را در بازار افزایش میدهد و زمینه برای بالا رفتن تورم را فراهم میکند.
بی ارزش شدن پول ملی
بسیاری از اقتصاددانان معتقد هستند پول هم مانند تمام کالاهای دیگر تابع مکانیسم عرضه و تقاضا است، به این معنا که با زیاد شدن پول، ارزش آن کم میشود. یکی از دلایل ایجاد تورم، پولهای زیادی است که به دنبال دسترسی به کالاهای محدود هستند. چاپ بیرویه و افزایش عرضه پول باعث کاهش ارزش آن میشود، از این رو محصولات گرانتر به نظر میرسند. در حقیقت بی ارزش شدن پول ملی میتواند یکی از دلایل مهم برای ایجاد تورم باشد، موضوعی که در سالهای اخیر به وضوح در برخی از کشورهای دنیا دیده شد.
قیمت کالاهای اساسی
بالا بودن قیمت مواد اولیه مهم میتواند منجر به فشار به تولیدکنندگان برای افزایش قیمت بشود. برای مثال اگر قیمت نفت افزایش پیدا کند، به دنبال آن هزینه تولید بسیاری از کالاهای مرتبط بالا میرود که خود این موضوع باعث افزایش قیمت و ایجاد تورم میشود.
بدهیهای دولت
بالا بودن هزینههای خدمات بهداشتی درمانی، تحصیل و غیره میتواند دولت را مجبور به بالا بردن مالیات برای تأمین هزینه موارد گفته شده بکند. این مالیات به شکل مستقیم هم بر تولیدکننده و هم بر مصرفکننده تأثیر میگذارد و در نهایت تورم ایجاد میکند.
انواع تورم
تورم میتواند به شکلهای مختلف بروز کند که در این بخش به بررسی آنها میپردازیم.
تورم کشش تقاضا
تورم کشش تقاضا به دلیل برتری یافتن تقاضا بر میزان عرضه پایدار کالا و یا خدمات ایجاد میشود. این تقاضای اضافی باعث ایجاد فشار بر قیمت طیف گستردهای از محصولات میشود که پیامد آن ایجاد تورم است. معمولاً این تقاضای پایدار است که باعث تأثیر بر نرخ تورم میشود و نگرانی زیادی در مورد عدم تعادل عرضه و تقاضا در کوتاه مدت نیست. در شرایط عدم تعادل میان عرضه و تقاضا، دسترسی مصرف کنندگان به کالا و یا خدمات مورد نیاز خود سختتر میشود و به همین دلیل تمایل به پرداخت هزینه بیشتر برای دسترسی به آن کالا بالاتر میرود.
این تقاضا میتواند از سویی دیگر اهرمی باشد که شرکتهای تولیدکننده از طریق آن میتوانند قیمت کالاهای مصرفی خود را افزایش بدهند. بالا بردن عرضه نیازمند استخدام نیروی جدید است که خود این موضوع هم به شکل دیگری تورم ایجاد میکند. افزایش تقاضا برای نیروی کار همچون محصولات، باعث افزایش در دستمزدها میشود، از این رو شاید شرکتهای تولیدکننده مجبور شوند حقوق بیشتری برای استخدام افراد جدید و یا نگهداری کارگران فعلی خود بپردازند. پرداخت دستمزد بیشتر، درآمد خانوارها را بیشتر میکند که طبیعتاً این افزایش درآمد تقاضای بیشتر ایجاد میکند.
در حقیقت سیکلی تشکیل میشود که هر کدام منجر به بالا رفتن نرخ تورم میشوند.در نقطه مقابل کاهش تقاضا وجود دارد که به دنبال آن شرکتهای تولیدی به سمت کاهش تولید و تعداد کارمندان میروند. کاهش تعداد کارمندان نرخ بیکاری را افزایش میدهد، از این رو شرکتها قادر خواهند بود دستمزدهای کمتری را ارائه بدهند. پیامد کاهش درآمد خانوارها، کم شدن تقاضا و تورم موجود در بازار است.
تورم فشاری هزینه
تورم فشاری هزینه به دلیل عدم تعادل میان عرضه و تقاضا است، اما در اینجا این کاهش عرضه است که باعث ایجاد تورم میشود. افزایش هزینه مواد اولیه منجر به بالا رفتن هزینه تولید میشود که به دنبال آن عرضه محصولات در شرایطی که تقاضا ثابت است، کاهش مییابد. برای مثال گران شدن مواد اولیه مهمی مانند مس و نفت، میتواند بر نرخ محصولات زیادی تأثیر بگذارد و به این شکل تولید آنها را با مشکل مواجه کند. اما همیشه افزایش هزینه تولید به دلیل گران شدن مواد اولیه نیست. دستمزدها موضوع دیگری هستند که میتوانند هزینه تولید را بیشتر کنند. در شرایط که رشد اقتصادی قابل توجه است و با شیب زیادی حرکت میکند، نیروی کار کم میشود.
این شرایط در نهایت منجر به این میشود که شرکتها دستمزدهای بیشتری برای استخدام پرداخت کنند و به این شکل تورم ایجاد کنند. البته باید توجه داشته باشید همیشه کاهش عرضه و یا تولید به دلیل موضوعات اقتصادی نیست. بلایای طبیعی هم از عواملی هستند که میتوانند در عرضه محصولات به خصوص مواد غذایی تأثیر داشته باشند. فرض کنید که طوفان باعث از بین بردن محصولی مانند ذرت شده است. این محصول مواد اولیه برای تولید بسیاری از فرآوردههای غذایی دیگر است. از این رو این کاهش عرضه باعث ایجاد تورم و افزایش قیمت در طیف زیادی از مواد غذایی میشود.
نحوه محاسبه تورم
تورم یکی از پارامترهای مهم در اقتصاد است که معمولاً وابسته به سیاستهای مالی اتخاذ شده توسط بانکهای مرکزی است. نحوه محاسبه تورم با استفاده از شاخصهای قیمتی به شکلهای مختلفی انجام میشود. این شاخصها در حقیقت کمک میکنند تا راحتتر تغییرات قیمت در مدتهای کوتاه و یا بلند بررسی بشود. برخی از این شاخصهای مهم شامل شاخص قیمت مصرفکننده (CPI)، شاخص بهای تولیدکننده (PPI)، شاخص بهای خردهفروشی (RPI) و غیره است. در شاخص قیمت مصرفکننده، تغییرات قیمت مجموعهای از کالاها و خدمات در یک سال پایه برای یک جامعه مشخص بررسی میشود.
شاخص قیمت مصرفکننده به دو دسته اصلی و هسته تقسیم میشود که در نوع هسته، تغییرات قیمت مواد غذایی و انرژی به دلیل نوسان بالا بررسی نمیشوند. شاخص بهای تولیدکننده (PPI) از معیارهای سنجش تورم در مراحل اولیه است که تغییر قیمت نهایی تولیدکننده را به ما نشان میدهد. این شاخصها برای محاسبه تغییرات قیمت استفاده میشوند، اما با استفاده از آنها تورم چگونه محاسبه می شود؟
تورم نقطهای
در تورم نقطه به نقطه یا همان نقطهای، میزان نوسان در شاخصهای قیمتی در دو زمان مختلف نسبت به هم محاسبه میشود که در این روش معمولاً به فاصله میان این دو زمان توجه نمیشود. برای مثال در بررسی تورم نقطهای بهمن ۱۴۰۲، تغییرات تورم در این ماه نسبت به بهمن سال ۱۴۰۱ بررسی میشود.
تورم ماهانه
در تورم ماهانه میزان تغییر شاخصهای قیمتی در مقایسه با ماه قبل بررسی میشود. برای مثال تورم ماهانه بهمن ماه نسبت به ماه قبل یعنی دی بررسی میشود.
تورم سالانه
همان طور که از نامش هم پیداست، در تورم سالانه نوسانات شاخصهای قیمتی در یک سالی که به ماه جاری منتهی میشود، مورد بررسی قرار میگیرند.
راههای کنترل تورم
راههای کنترل تورم چیست؟ این سوالی است که همه بانکهای مرکزی دنیا به دنبال آن هستند، چرا که تورم مشکلی جهانی است و میتواند پیامدهای بسیار منفی برای مصرفکنندگان و مشاغل مختلف داشته باشد. کنترل تورم به هیچ وجه ساده نیست، اما راههایی برای مهار آن وجود دارد که در این بخش به بررسی آنها میپردازیم.
سیاست کنترل قیمت
تورم افسار گسیخته برای چندین سال میتواند اقتصاد را به مرز فروپاشی برساند، به همین دلیل تلاش دولتها بر این است که تا حد ممکن این نرخ را در محدوده بسیار بهینه قرار بدهند. یکی از روشهای کنترل تورم، استفاده از قیمت دستوری است، یعنی دولت برای برخی از کالاهای خاص و نسبتاً ضروری، سقف قیمت اجباری تعیین میکند. معمولاً همزمان با این سیاست، کنترل میزان دستمزد هم میتواند به مهار تورم کمک کند. بالا بردن دستمزد بدون افزایش درآمدهای دولت، خود به معنای خلق پول بدون پشتوانه است که این پول تورم اضافهای ایجاد میکند اما چگونه؟
افزایش دستمزد به معنای بالا رفتن نقدینگی در دست مردم است که همین موضوع میتواند افزایش تقاضا برای خرید کالاها را در پی داشته باشد. پس کنترل دستمزد خود میتواند باعث مهار تورم بشود. این روش اولین بار در سال ۱۹۷۱ توسط ریچارد نیکسون رییس جمهور آمریکا برای مقابله با تورم بالا در آمریکا اتخاذ شد. هر چند که در ابتدا سیاست کنترل قیمت محبوب بود و بسیار کارآمد به نظر میرسید، اما در سال ۱۹۷۳ مشخص شد که در مقابله با تورم بالا نمیتواند کارآیی مناسبی داشته باشد.
نظارت بر عرضه پول
در مورد تأثیر افزایش نقدینگی در گردش در بخش قبلی تا حدودی صحبت شد. رشد عرضه پول، تقاضای کاذب برای کالا و خدمات مختلف ایجاد میکند و این موضوع یکی از اصلیترین دلایل برای ایجاد تورم است. معمولاً بانکهای مرکزی نقش اصلی را در تورم ناشی از این مشکل دارند. اما راهکار مقابله با این نوع از تورم چیست؟ اتخاذ سیاست پولی انقباضی یکی از راهکارهای مناسب برای جلوگیری از افزایش پول در گردش در جامعه است.
نرخ بهره بالا هر چند که میتواند تا حدی رشد اقتصادی را کاهش بدهد، اما از طرفی امکان دستیابی شرکتها و مردم را به پول کاهش میدهد. به همین دلیل به دنبال اجرای سیاست مالی انقباضی، نقدینگی و تقاضا کاهش پیدا میکند که برای کنترل تورم مؤثر هستند.
اتخاذ سیاستهای مناسب برای سمت عرضه در بازار
از آن جایی که در بیشتر مواقع، تورم به علت بالا رفتن هزینهها و نبود رقابت همیشگی ایجاد میشود، اتخاذ تصمیمات مناسب در سمت عرضه میتواند اقتصاد را رقابتیتر کند و به این شکل سمت عرضه در بازار را بهینه کنند. البته این سیاستها معمولاً به زمان زیادی برای پیادهسازی نیاز دارند و به همین دلیل معمولاً نمیتوانند از پس افزایش تقاضا و تورم ناشی از آن بر بیایند.
سیاست نرخ ارز
تقویت نرخ ارز میتواند تأثیر مهمی برای کنترل تورم داشته باشد. ثابت نگهداشتن نرخ ارز هر چند که گاهی میتواند بسیار دشوار باشد، اما در اغلب مواقع میتواند مانع از بروز تورمهای افسار گسیخته بشود.
تأثیر تورم بر بازار سرمایه و ارزهای دیجیتال
تورم نه تنها بر قیمت محصولات و خدمات که بر تجارت در بازارهای مالی هم تأثیر میگذارد. این پدیده همیشه تأثیر یکسانی بر بازار سرمایه و ارزهای دیجیتال ندارد، چرا که ساختارهای اقتصادی در همه جا یکسان نیست. معمولاً اگر تورم قابل پیشبینی باشد، تأثیر نگرانکننده بر بازارهای مالی نخواهد گذاشت، چرا که در این شرایط سرمایهگذاران بازدهی مورد انتظار خود را به اندازه تورم افزایش میدهند. اما همیشه میزان تغییرات تورم به این سادگیها هم نیست. از این رو قصد داریم در این بخش به تعریف تورم و تاثیری که در کوتاه مدت و یا بلند مدت بر بازار سرمایه خواهد گذاشت بپردازیم.
تأثیر کوتاه مدت
معمولاً تأثیر تورم در کوتاه مدت بر بازار سرمایه و ارزهای دیجیتال مثبت است؛ البته که گاهی تورم منجر به زیان برخی شرکتها و ایجاد اثر منفی بر آنها هم میشود. اما چگونه تورم در کوتاه مدت تأثیر مثبت بر بازار سرمایه دارد؟ معمولاً در شرایطی که تورم بالاست، نگهداری پول پرریسک میشود، چرا که ارزش آن روز به روز در حال کاهش است. از این رو تمایل به سرمایهگذاری خصوصاً در بازارهای مالی بیشتر میشود تا پول و سرمایه از تأثیر تورم مخلوط بماند.
این گردش نقدینگی به سمت بازارهای مالی باعث رشد قیمت سهام و سایر داراییها و افزایش حجم معاملات میشود. پس به صورت کلی تورم میتواند در کوتاه مدت تاثیرات مثبتی بر داراییهای موجود در بازارهای مالی بگذارد.
تأثیر بلند مدت
تورم در بلند مدت باعث میشود تا شرکتها هزینه محصولات و خدمات خود را افزایش دهند، از این رو حتی بدون تغییر در میزان فروش، رقم کلی فروش با توجه به افزایش نرخ محصولات بیشتر میشود. اما از طرفی هم شرکتها در شرایط تورمی مجبور میشوند مواد اولیه مورد نیاز خود را با قیمتی بیشتر تهیه کنند که این موضوع باعث بالا رفتن هزینه تولید میشود. بازدهی شرکت در اینجا به میزان افزایش نرخ محصولات و همچنین افزایش نرخ مواد اولیه بستگی دارد. اگر قیمت محصولات در مقایسه با مواد اولیه بیشتر افزایش پیدا کرده باشد، سودآوری شرکت بیشتر خواهد شد که این موضوع در قیمت سهام آن تأثیر مستقیمی خواهد گذاشت.
در نقطه مقابل اگر افزایش قیمت مواد اولیه بیشتر از افزایش نرخ محصولات باشد، میزان سود شرکت کاهش پیدا میکند که دارای تأثیر منفی بر قیمت سهام آن است. از منظر دیگری هم میتوان تأثیر بلند مدت تورم بر بازار سرمایه و ارزهای دیجیتال را بررسی کرد. در شرایط تورمی بلند مدت، قدرت خرید مردم کاهش پیدا میکند، از این رو تقاضا کمتری برای سرمایهگذاری در بازارهای مالی ایجاد میشود. همین موارد باعث میشوند تا تأثیر تورم بر قیمت سهام چندان مشخص نباشد و در هالهای از ابهام قرار بگیرد.
نتیجهگیری
تورم پیامدی است که به دنبال افزایش قیمت پایدار در خدمات و کالاها و یا کاهش ارزش پول ایجاد میشود. دلایلی همچون افزایش تقاضا، کاهش عرضه و چاپ بدون پشتوانه و بیرویه پول توسط بانکهای مرکزی به عنوان عوامل احتمالی برای ایجاد تورم ذکر شدهاند. در سالهای گذشته جهان به دلیل مجموعهای از رویدادها از جمله کرونا به شکل جدی با این مشکل مواجه شد، به شکلی که سطح تورم به بیشترین میزان خود از اوایل دهه 1980 تبدیل شد.
در این مطلب در مورد اینکه تورم چیست و میتواند چه اثراتی بر بازارهای مالی و تجارت داشته باشد، صحبت شد. به همین دلیل اگر از دسته معاملهگران بازار هستید، اکنون میتوانید بهتر تأثیر تورم را بر معاملات خود پیشبینی کنید.
سؤالات متداول
۱. چه عواملی موجب ایجاد تورم میشوند؟
هر چند که دلایل زیادی برای ایجاد این مشکل وجود دارند، اما معمولاً بالا رفتن هزینه تولید و کاهش عرضه، بالا رفتن تقاضای عمومی برای کالا و خدمات و همچنین سیاستهای مالی بانکهای مرکزی از اصلیترین دلایل برای ایجاد تورم هستند.
۲. تورم چه چیزی را نشان میدهد؟
در تعریف تورم به شتاب افزایش قیمت کالا و خدمات عمومی که به شکل پایدار باشد، توجه میشود.
۳. بیشترین آسیب تورم شامل چه گروههایی میشود؟
تورم ارزش پول را کاهش میدهد، به همین دلیل مراجع ارائه وام مانند بانکها و افرادی که به دنبال پسانداز هستند، بیشترین آسیب را از تورم میبینند.
۴. چه شرکتهایی از تورم سود میبرند؟
معمولاً شرکتهایی که به دنبال افزایش تقاضا، نرخ محصولات خود را افزایش میدهند، بیشترین سود را از ایجاد تورم میبرند.